خواهر من عاشق یک دمنوش برای روزهای بدون کار است. پس از شستن لباس ها، من به او یک سر روی ظروف دادم. دهان او جادویی کار می کرد و من نمی توانستم مقاومت کنم. او به شدت من را سوار کرد، سپس ما آن را به کاناپه بردیم تا یک سواری وحشیانه داشته باشیم. POV، شما آنجا خواهید بود