زوئی اسپارکس، یک سبزه خشمگین، هوس یک خروس سیاه بزرگ دارد. چهار گل میخ آبنوس عضلانی خواسته های او را برآورده می کنند و با شور و شوق مقعد سفت او را سوراخ می کنند. لعنتی بی امان، شکاف ها و سیلاب صورت به وجود می آید. یک جشن وحشیانه و شدید برای طرفداران اقدامات خشن و بین نژادی.