یک منشی خشمگین آرژانتینی با پسر عموی خوش ذوق خود در یک استراحت ناهار گرم افراط می کند. پس از یک ضیافت شهوانی دسر، او مشتاقانه شهد شیرین خود را برای او پیشنهاد می کند تا طعم آن را بچشد. برخورد شهوانی آنها با شور و شوق از پشت سر آشکار می شود و او را در خلسه رها می کند.