وقتی یک دختر جوان وانمود می کند که بیمار است تا از دانشگاه در خانه بماند، پدربزرگش او را در حال معاشرت با دوست پسرش می گیرد. علیرغم عصبانیت اولیه اش، وقتی او دارایی های سوراخ شده اش را به رخ می کشد، نظرش تغییر می کند. او مشتاقانه او را در موقعیت های مختلف فاک می کند و او را با لبخند راضی می گذارد.