همانطور که به طور تصادفی در خانه ام با لباس های زیرم قدم می زدم، شریک زندگی ام در اذیت کردن من سرگرمی پیدا کرد. طعنه های بازیگوش او یک روشن شدن بود که یک برخورد داغ را شعله ور می کرد. دستان خالکوبی شده اش منحنی های کوچک من را کشف کرد و اشتیاق آتشین را شعله ور کرد.