کنا جیمز، 18 ساله خیره کننده، پدر دوستش، رایان را به عنوان یک ملاقات دوستانه اغوا می کند. او با رها کردن وسوسه درونی خود، او را به طرز ماهرانه ای اغوا کرده و منجر به یک برخورد پرشور می شود. رایان مشتاقانه خواسته های او را برآورده می کند و به اوج شگفت انگیزی می رسد.