خواهر ناتنی ام ویتنی رایت به عنوان یک یونی شل کن تنها امیدم به غذا بود.کارهای خونه رو براش انجام میدادم اما اون همیشه یه پیچ و تاب شیطنت آمیز اضافه میکرد.یه روز روی یه سینی کونش رو پیدا کردم و نتونستم مقاومت کنم.با وجود تردیدم، بلعیدمش و یه سروینگ سنگین ناهار به دست آوردم.