خسته از وظایف منشیگری، همکار شرم آورم پیشنهاد تبادل شهوانی را داد.با باز کردن یک ماساژ نورو، او به طرز ماهرانه ای من را به صورت خوراکی لذت می برد، قبل از اینکه متقابلاً، منحنی های شهوانی او را کاوش کنم.جفت گیری پرشور ما با لعنتی پرشور آشکار شد و به سمفونی لذت رسید.