آنی آنجل و لوجاکس، دو دختر نوجوان آلمانی، در یک مهمانی وحشیانه شیرجه می زنند و سوراخ های تنگ خود را به گروهی از گل میخ های آویزان شده تسلیم می کنند. ناله های آنها در حالی که بی امان لعنت می شوند، منعکس می شود، بدن آنها در خلسه زیر رگباری از خروس های ضربان دار به خود می پیچد.