هم اتاقی پدرخوانده ام، یک مرد مسن شاخدار، نمی تواند در برابر الاغ تنگ و بیدمشک آبدار من مقاومت کند. او همیشه به من چشم دوخته است و وقتی من در خانه دوست پسرم هستم، او آماده است که بپرد. پس از یک جلسه لیسیدن داغ، او مانند یک حرفه ای من را می کوبد و داخل منی می کند.