وندی راینز، نامادری، در مورد پسرخوانده اش، مایلز، که در مدرسه بدرفتاری می کند، با مدیر تماس می گیرد. در یک جلسه داغ، او متوجه می شود که او در مورد او خیال پردازی کرده است. شوکه شده، به او هشدار می دهد، اما همانطور که آنها صحبت می کنند، بازدارندگی آنها از بین می رود.