سبزه بی تنه کارلی گری، ناامید از رابطه جنسی، در کنار پنجره برادر ناتنی اش لباس هایش را در می آورد. خوان ال کابالو لوکو او را جاسوسی می کند، او را اغوا می کند و آنها درگیر رابطه جنسی وحشیانه و هاردکور می شوند. او مشتاقانه خروس بزرگ او را می مکد قبل از اینکه به شدت او را فاک کنند.