من با دخترخوانده سرکشم الیزا ایبارا هر روز سرگرم سرگرمی های خانوادگی می شوم. دارایی های فراوان و دهان کثیف او من را وحشی می کند، که منجر به جلسات شدید دهانی و لعنتی هاردکور می شود. او طعم را می خواهد، در حالی که من از منظره لذت می برم. برخوردهای ما به اوج انفجاری ختم می شود.