خواهر ناتنی من، اسکای، نیازهای گره خورده من را می داند. وقتی بیمار هستم، تمام چیزی که می خواهم توجه اوست. او مشتاق کمک است، بدن باریک و بیدمشک تنگش من را وحشی می کند. برخوردهای ممنوعه ما فانتزی های بیمار من را برآورده می کند، جلسات پرشور ما ما را به ارتفاعات جدید سوق می دهد.