دو نوجوان کثیف، سیندی و تاناتا، سیری ناپذیر هستند، شهوت آنها برای یکدیگر قابل لمس است. الاغ تنگ سندی با زبان مشتاق تاناتا ملاقات می کند، ناله های آنها اکو می شود. آنها به نوبت فاک می کنند، جوراب هایشان به سمت یکدیگر می لغزد و به اوج می رسند، یک ارگاسم مشترک و یک لقمه تقدیر.