نوجوان روسی سلما اطاعت را به شیوه ای خشن یاد می گیرد. برادر ناتنی او، یک سادیسم بی رحم، او را با یک درس سخت تنبیه می کند. او را مجبور می کند که برهنه شود، او را روی صندلی چمباتمه می زند و به طرز وحشیانه ای او را لعنت می کند. سلما فقط از درد گریه می کند.