وقتی خواهر ناتنی ام، آریا، برای مدتی تنها به من ملحق شد، چشمانش از انتظار گشاد شد. این بمب بلوند که به خاطر فرارهای وحشیانه اتاق خوابش شناخته می شود، برای رسیدگی به اندازه من تلاش کرد. POV هر لحظه از برخورد پرشور ما را اسیر کرد و چیزی به تخیل باقی نگذاشت.