یک سبزه ریزه اندام که از ادبیات وابسته به عشق شهوانی خود خسته شده است، تصمیم می گیرد معامله واقعی را تجربه کند. او ماهرانه خروس تپنده را سرویس می کند، سپس مشتاقانه آن را عمیق می برد. اشتهای سیری ناپذیر او برای لذت منجر به یک صورت نامرتب می شود و عینکش را با تقدیر داغ می پوشاند.