ایزولدای نوجوان، یک سبزه وسوسه انگیز، برای بازیگری می آید، معصومیت او در نگاه ساده لوحانه اش مشهود است. او با اشاره به بکارت خود مسخره می کند، بیدمشک ظریف او برای جلب توجه درد می کند. نمای نزدیک میل او را نشان می دهد، زیرا او در یک بوسه پرشور افراط می کند و مرزهای خود را در این نمایش وسوسه انگیز کشف می کند.