هوس وصال زنم رو به کاناپه کشوندم.چشمامون به هم گره خورد، جرقه ها به پرواز دراومدن.زیپش رو باز کرد، دارایی های فراوانش رو نمایان کرد.نگاه طولانی و معطلی کردم قبل از اینکه مشتاقانه از من لذت ببره، لب ها و زبونش جادوی کار کردن شدید، صمیمی، فراموش نشدنی.