ناتالی ون شرم آور هوس یک سفر دریایی می کند و کالاهای آبدار خود را برای توجه کاپیتان ارائه می دهد. قاب کوچک و قفل های قهوه ای جذاب او کاپیتان را به خود جلب می کند، که منجر به یک برخورد وحشیانه، لعنتی به صورت، و لذت بخش بیدمشک می شود. این عمل به یک پایان گرم و نامرتب ختم می شود.