وقتی دوست مطالعه ام از خوابگاهم بیرون آمد، انتظار نداشتم که او با من وارد شود و پدر ناتنی ام را خوشحال کند. شوکه شده، او تماشا کرد که من مشتاقانه او را عمیق بردم، سینه های طبیعی بزرگ من با هر فشار به شدت می پریدند. او که قادر به مقاومت نبود، وارد شد و منجر به اوج انفجاری شد.