یک زن هندی دوست پسر دسی خود را به یک مکان خلوت اغوا می کند و مشتاق یک سواری وحشیانه است. او لباس هایش را در می آورد و دارایی های فراوان خود را به رخ می کشد. او وقت خود را تلف نمی کند و در یک جهش وحشیانه و پرشور فرو می رود. ناله های او در اتاق طنین انداز شد، گواهی بر برخورد حیوانی آنها.