چشم های پسرخوانده به بند جذاب مامان می چرخد و آتش می افروزد. همانطور که او خودش را مسخره می کند و نوازش می کند، او نیز به آن ملحق می شود، بازدارندگی های آنها از بین می رود. رقص صمیمی آنها آشکار می شود، گنجینه تراشیده و آبدار او را آشکار می کند، که منجر به یک برخورد پرشور و تابو می شود.