پدر ناتنی کلویی، کوری، همیشه با منحنی های هوس انگیزش تحت تأثیر قرار گرفته است. وقتی تنهاست، او مسخره می کند و به رخ می کشد، زیرا می داند این یک تابو است. لوک هر لحظه را می گیرد و به خواسته های آنها دامن می زند. این یک رابطه خانوادگی با یک پیچ و تاب گره خورده است.