دوست پسر اما، لوکاس، نقشه ای گره خورده برای تماشای نامادری دوست دخترش، سارا، دارد. اما با اکراه موافقت می کند و قبل از اینکه آنها با شور و شوق یکدیگر را لیس بزنند و ببوسند، نامادری او را مسخره می کند. اما به شدت به ارگاسم می رسد و سارا و لوکاس را راضی می کند.