شیانا هیل، نوجوان آبنوس کارامل، بیدمشک تنگ و سینه های کوچک خود را به رخ برادر ناتنی اش می کشد. او در سوار شدن بر او حرفه ای است، اما او مسئولیت را بر عهده می گیرد و گلویش را می گیرد. پس از یک سواری دختر گاوچران وحشی، او را از پشت، میسیونری و گلو سوراخ می کند. او با بار داغی پاداش می گیرد.