خواهر من نمی تواند کلیدها را داشته باشد! من اسباب بازی لعنتی او نیستم! اما او مهارت دارد، و من ضعیف هستم. بنابراین، او مرا می مالد، سپس عمیقاً مرا می مکد. خانواده گره خورده ما می شنوند، اما من بیش از حد به آن علاقه دارم. او یک لعنتی هاردکور دریافت می کند، تقدیر من را می بلعد و کلیدها را می گیرد.