آدریانا چچیک، یک دوست صمیمی، از محل دوستش دیدن می کند و با پدر ناتنی اش، استیو هولمز، روبرو می شود. استیو غافل از او، هوس الاغ تنگ و گرد آدریانا را دارد. همانطور که او باز می شود، استیو از این فرصت برای برآورده کردن فانتزی های مقعدی خود استفاده می کند و یک برخورد وحشیانه را شعله ور می کند.