در یک مهمانی، همسر سیری ناپذیرم را می بینم که با یک خروس بزرگ جشن می گیرد، سینه های فراوانش می پرد. با رشد گروه، او مشتاقانه به هر مردی، عشقش به سینه های دهانی و بزرگش در معرض نمایش قرار می دهد. من یک تماشاگر اسیر هستم که از دیدن همسر زیبای خود در خلسه لذت می برم.